دختر مهربون مامان و بابا

چند روز دوری از وب

صبا جون سلام مامانی مامان جون یه وقت نگی این مامان من چه بدقوله به خدا مامانی این روزها خیلی سر کار سرمون شلوغه و خیلی خسته شدیم الهی مامان دورت بگرده باور کن من بیشتر از تو اشتیاق دارم که بیام و برات پست بگذارم ولی اصلا فرصتی پیش نمیاد توی خونه هم که هستیم مقصر خودتی وروجک که نمی ذاری مامانی به وبت سر بزنن تو این چند روزه چند تا قول بهت دادم که سعی می کنم حتما به همشون عمل کنم   ...
23 اسفند 1389

خرید لباس صبا جون

سلام عزیزم سلام نفسم وای اگه بدونی چقدر دلم برات تنگ شده قربون اون چشمای قشنگت بشه مامانی مامانی چند تا از عکسات رو تو کامپیوتر شرکت کپی کردم و روزی هزار بار با نگاه کردن به اونها قربون صدقت می رم الهی دورت بگردم جیگر مامان دوستت دارم دختر نازنیم بالاخره روز ۱۲ اسفندماه که روز پنج شنبه بود برای خرید لباسهای عیدت با باباجون رفتیم خرید چند تا لباس خوشگل برات خریدم که حتما عکساش رو هم تو پست های بعدی برات میگذارم البته هنوز تنت نکردم ولی میدونم که خیلی تو این لباسها خوشگل میشی عزیزم دوستت دارم راستی مامانی درباره رفتنمون به بازارچه خیریه هم حتما برات می نویسم متاسفانه امروز خیلی سرم شلوغ بود ...
19 اسفند 1389

چند اتفاق تلخ و شیرین

  سلام به اميد زندگيم سلام به دختر نازنينم باز هم بايد از تو و دوستاي گلم معذرت بخوام كه چند روزي غيبت داشتم این گل بسیار زیبا تقدیم همه دوستان راستش اين روزها واقعا سر زدن به وب و پست گذاشتن برات واقعا برام سخت شده چون هم با بابا جون درگير يك سري كارهاي اداري هستم و هم سركار خيلي سرمون به خاطر اينكه سال نو داره از راه مي رسه شلوغه ولي سعي مي كنم راجع به اتفاقات تلخ و شيريني كه اين چند روزه افتاده برات بنويسم عزيزم بهتره از روز چهارشنبه 11 اسفند كه روز تولد عمه جون بود شروع كنم لطفآ به ادامه مطلب بروید    روز چهارش...
17 اسفند 1389

حضور در جشنواره خیریه با صبا جون

سلام   دختر قشنگم امروز اومدم تا با هم يه دعايي بكنيم بعد هم از همه مامان و باباهايي كه وبلاگت رو مي بينن يه خواهشي كنيم. دختر نازنينم اول بايد از خدا تشكر كنيم به خاطر همه نعمت هايي كه به ما عطا كرده. مامان جان خداي مهربون كه همه ما رو خلق كرده در حق ما خيلي لطف كرده كه بايد قدردانش باشيم. خدايا شكرت، خدايا خيلي دوستتت داريم به خاطر اينكه به ما :   سلامتي و تندرستي دادي خانواده خوب دادي يه سرپناه امن دادي يه زندگي خوب و شاد عطا كردي و خيلي خيلي چيزهاي ديگه كه زبون ما از گفتن اينهمه لطف و مهربونيت قاصره اما متاسفانه عده زيادي از بچه...
9 اسفند 1389

بدون عنوان

سلام عزيز دلم سلام فرشته پاك و معصوم مامان       مامان امروز 7 اسفند و ديگه چيزي به آخر سال و شروع يك سال جديد و بهار قشنگ و زيبا نمونده زمستان سرد ديگه به پايان مي رسه و بهار با طراوت از راه مي رسه البته دختر گلم زمستون هم با تمام سختي هاش خيلي قشنگه مخصوصا وقتي بزرگ بشي و بتوني آدم برفي درست كني اونوقت مي فهمي كه زمستون هم خيلي لذتبخشه   عزيزم تو هنوز سال و ماه و شروع يك بهار زيبا رو تجربه نكردي و متوجه اين تغييرات نمي شي ولي مطمئنم كه با شروع سال جديد حتما طراوات و شادابي اطرافت رو حتما حس خواهي كرد . به قول بابا رضا كه ميگ...
8 اسفند 1389

امان از دست این مشغله های مامان و بابا

سلام عزيز دل مامان سلام قشنگمممم دوستتتتتتتتتتت دارم بيشتر از هميشه واقعا بايد ازت عذرخواهي كنم كه چند روزيه نتونستم برات بنويسم از ماماناي خوب اين ني ني هاي ناز هم كه به وب صبا جون سر مي زنند و ما رو خوشحال مي كنند هم معذرت مي خوام كه چند روزيه نتونستم بيام البته سعي مي كردم يه سر كوتاهي بزنم و نظرات دوستان خوب رو بخونم و جواب بدم ناز مامان اين چند روزه طبق معمول خيلي سرم شلوغ بودم و توي خونه هم هنوز نتونستم از اينترنت استفاده كنم راستش يه جورايي تقصير خودت هم هست چون دقيقا از وقتي كه من و بابايي از مامان مريم تو رو تحويل مي گيريم و مي بريم خونه ديگه دلت نمي خواد حتي به...
5 اسفند 1389

تولد 9 ماهگیت مبارک دختر گلم

تولد ۹ ماهگیت مبارک سلام به دختر گلم که امروز دیگه وارد ۹ ماهگی شد از خدا واقعا بهترینها رو برات آرزو دارم دوسستتتتتتتتتتت دارم بوووووووووووووووووووووووس سلام مامانی واقعا  دلم می خواست خیلی چیزها امروز برات بنویسم منو ببخش مامانی واقعا سرم شلوغه آخه من و بابایی داریم یه کارهایی انجام میدیم که خیلی این روزها سرمون شلوغ شده درگیر یک سری کارهای اداری و بانکی شدیم میدونم که از این چیزها خیلی سر در نمیاری فقط خواستم بگم که بدونی عزیزم حتما یه روزی بهت می گم که چرا مشغلمون این روزها زیاد شده فعلا یه رازه مامانی، دیشب عمه ها و دو تا از عموها با جعبه شیرینی اومدن  خونمون و بعد هم دیدن خیل...
3 اسفند 1389
1